وبلاگ چت وان

وبلاگ چت وان

وبلاگ چت وان

وبلاگ چت وان

ده تا پرنده نشسته بودند روی سیم برق

سوال :
ده تا پرنده نشسته بودند روی سیم برق . یه شکارچی میاد یه تیر میزنه به یکیشون. چند تا پرنده روی سیم باقی میمونند ؟



جواب :

بستگی به ملیت پرنده ها داره :

آمریکایی : پرنده دومی شیش لولش درمیاره یه فحش ناموسی میده و شکارچی رو میکشه و باقی پرنده ها لیوان مشروبشون رو میخورند و سری تکون میدند

چینی : سه تا از پرنده ها فرار میکنن و در یک گوشه خودشون تولید انبوه پرنده راه میندازن و شیش تای باقیمانده در یک چشم بهم زدن توسط هنرهای رزمی شکارچی رو به شیش قسمت مساوی تقسیم میکنند.

انگلیسی : یکی از پرنده ها خودشو میزنه به زخمی بودن و میندازه رو زمین و خودشو خیلی مظلوم نشون میده و بعد بقیه پرنده ها از فرصت استفاده میکنن میرن به زن شکارچی میگن که شکارچی مذبور دارای سه همسر و تعداد نامتنابهی بچه است، در نهایت پس از چند روز شکارچی توسط زنش و در خواب به قتل میرسه

عرب : پرنده دوم تا هفتم از ترس شلوارشون زرد میشه و پس از چند لحظه سکته میکنن میمیرن، دو تای باقیمونده سریع میرن پولاشونو ورمیدارن میرن خودشون یه تیر برق میخرن و تا آخر عمر بدون ترس بالاش زندگی میکنن

اسپانیایی : پرنده دوم گیتار دستش میگیره و حواس شکارچی رو پرت میکنه ، سومی و چارمی میرن گاو همسایه رو صدا میکنن و پنجمی یه پارچه قرمز آویزوون میکنه روی شلوار شکارچی و گاو میزنه یارو رو لت وپار میکنه و در نهایت پنج تای باقیمانده کلاهاشونو میندازن هوا و میگن : هووولی

ایرانی : ابتدا نیم ساعت میگذره و هیچکس نه متوجه افتادن رفیقشون میشه و نه اصلاً صدای گلوله رو میشنوه چون همشون داشتن راجع به قسمت اخر نرگس بحث میکردند.... بعد دو تاشون میرن زیر جسد پرنده رو میگیرن سریعاً مراسم سوم و هفتم باشکوهی براش میگیرن و براش مقبره بزرگی میسازن و بعد از یکی دو ماه میگن که بیایید فکری کنیم که دیگه شکارچی ما رو نزنه و بعد از دو سال جلسات پیاپی به این نتیجه میرسن که اصلاً شکارچی مقصر نبوده و تقصیر انگلیسیها بوده که دوستشون تیر خورده چون در همون لحظه در یکصد کیلومتری اونجا یک انگلیسی داشته دماغشو پاک میکرده... بنابراین یک شب شکارچی رو دعوت میکنن خونشون و براش سوپ پرنده درست میکنن و از اینکه دوستشون در مسیر گلوله او بوده ازش معذرت میخوان و قول میدن هر هفته یکی از خودشون رو برای شکار شخصاً خدمت شکارچی برسه... حتماً میپرسید که شکارچی تو اون نیم ساعت اولیه داشته چیکار میکرده... حدستون کاملاً درسته ... چون حادثه مذکور در ایران رخ میداد تفنگ بعد از اولین شلیک منفجر میشه و طرف در این مدت داشته تلاش میکرده با موبایلش که آنتن نمیداد با اورژانس تماس بگیره بیان سراغش که بعد از نیم ساعت موفق میشه تماس بگیره ولی آمبولانس دیر میاد و شکارچی ما هسته هاشو از دست میده...!!!

گفتن دوست دارم در ۱۰۰ زبان دنیا


English - I love you
Afrikaans - Ek het jou lief
Albanian - Te dua
Arabic - Ana behibak (to male)
Arabic - Ana behibek (to female)
Armenian - Yes kez sirumen


ادامه در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...