وبلاگ چت وان

وبلاگ چت وان

وبلاگ چت وان

وبلاگ چت وان

پیامک عید غدیر خم

 

قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد

 

ایمان به جز از حب علی پایه ندارد

 

گفتم بروم سایه لطفش بنشینم

 

گفتا که علی نور بود سایه ندارد

 


.

ما زین جهان از پی دیدار می رویم ،

 

از بهر دیدن حیدر کرار می رویم ،

 

درب بهشت گر نگشایند به روی ما ،

 

گوییم یا علی و ز دیوار می رویم

.

 

مدح علی و آل علی بر زبان ماست

 

گویا زبان برای همین در دهان ماست

 

.

.

 

هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید،

 

که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است

 

هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد

 

نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)

 

.

 

شبی در محفلی ذکر علی بود ،

 

شنیدم عاشقی مستانه فرمود ،

 

اگر آتش به زیر پوست داری ،

 

نسوزی گر علی را دوست داری

 

.

رسولی کز غدیر خم ننوشد ، ردای سبز بعثت را نپوشد

.

 

.

 

.

 

نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد

 

ناشر حکم ولایت به ولی می نازد

 

گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی

 

عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد

.

 

 

دلا امشب به می باید وضو کرد

 

و هر ناممکنی را آرزو کرد

 

.

چون نامه ی اعمال مرا پیچیدند

 

بردند به میزان عمل سنجیدند

 

بیش از همه کس گناه ما بود ولی

 

آن را به محبت علی بخشیدند

.

 

تمام لذت عمرم در این است / که مولایم امیرالمومنین است

.

 

نام علی : عدالت — راه علی : سعادت — عشق علی : شهادت

 

ذکر علی : عبادت — عید علی : مبارک

.

علی در عرش بالا بی نظیر است

 

علی بر عالم و آدم امیر است

 

به عشق نام مولایم نوشتم

 

چه عیدی بهتر از عید غدیر است؟

 

.

عید کمال دین .سالروز اتمام نعمت

 

وهنگامه اعلان وصایت و ولایت

 

امیر المومنین علیه السلام

 

بر شیعیان وپیروان ولایت خجسته باد

 

.

روز عید غدیرخم از شریف ترین اعیاد امت من است.

 

پیامبر اکرم(ص)

.

نازد به خودش خدا که حیدر دارد / دریای فضائلی مطهر دارد

 

همتای علی نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد

قلمراد زنگ میزنه خونه نامزدش، میگه: عزیزم من لهجه دارم؟

 

 

نامزدش میگه: آره. قلمراد میگه: پس من قطع میکنم دوباره میگیرم!

.

 

 

قلمراد با یه تهرونیه دعواشون میشه،

 

میبرنشون کلانتری. افسرنگهبان از تهرونیه

 

میپرسه: اسمت چیه؟ یارو با بیخیالی میگه: فِری...

 

افسره حسابی چپ و راستش میکنه

 

میگه: بی پدر فکر کردی اینجا خونه خالست خودمونی شدی؟

 

گفتم اسمت چیه؟

 

تهرونیه که حساب دستش اومده بوده میگه:

 

فریدون قربان!

 

افسره برمی‌گرده به قلمراد میگه اسم توچیه؟!

 

قلمراد، یکم فکر میکنه بعد با ترس جواب میده: قُلیدون!

 

.

 

.

 

.

یارو حس شاعریش گل میکنه به زنش میگه :

 

 

ی رنگ لبت قرمز / در قلب منی هرگز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد